کد مطلب:364 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:384

احکام خرید و فروش
چیزهایی كه در خرید و فروش مستحب است

2051 یاد گرفتن احكام معاملات به قدری كه مورد احتیاج است لازم است، و مستحب است فروشنده بین مشتریها در قیمت جنس فرق نگذارد و در قیمت جنس سختگیری نكند و كسی كه با او معامله كرده اگر پشیمان شود و از او تقاضا كند كه معامله را به هم بزند بپذیرد.



2052 اگر انسان نداند معامله ای كه كرده صحیح است یا باطل، نمی تواند در مالی كه گرفته تصرف نماید. ولی چنانچه در موقع معامله احكام آن را می دانسته و بعد از معامله شك كند، تصرف او اشكال ندارد و معامله صحیح است.



2053 كسی كه مال ندارد و مخارجی بر او واجب است مثل خرج زن و بچه، باید كسب كند، و برای كارهای مستحب مانند وسعت دادن به عیالات و دستگیری از فقرا كسب كردن مستحب است.



معاملات مكروه

2054 عمده معاملات مكروه از این قرار است: اول: بنده فروشی. دوم: قصابی. سوم: كفن فروشی. چهارم: معامله با مردمان پست. پنجم: معامله بین اذان صبح و اول آفتاب. ششم: آنكه كار خود را خرید و فروش گندم و جو و مانند اینها قرار دهد. هفتم: آنكه برای خریدن جنسی كه دیگری می خواهد بخرد داخل معامله او شود.



معاملات باطل

2055 در چند مورد معامله باطل است: اول: خرید و فروش عین نجس، مثل بول و غائط و مسكرات، بنابر اقوی در بعضی و بنابر احتیاط واجب در بعضی. دوم: خرید و فروش مال غصبی، مگر آنكه صاحبش معامله را اجازه كند. سوم: خرید و فروش چیزهایی كه مال نیست. چهارم: معامله چیزی كه منافع معمولی آن حرام باشد، مثل آلات قمار و موسیقی. پنجم: معامله ای كه در آن ربا باشد. و حرام است غش در معامله، یعنی فروختن جنسی كه با چیز دیگر مخلوط است در صورتی كه آن چیز معلوم نباشد و فروشنده هم به خریدار نگوید، مثل فروختن روغنی كه آن را با پیه مخلوط كرده است، و این عمل را غش می گویند. از پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم منقول است كه فرمودند: از ما نیست كسی كه در معامله با مسلمانان غش كند یا به آنان ضرر بزند یا تقلب و حیله نماید، و هر كه با برادر مسلمان خود غش كند، خداوند بركت روزی او را می برد و راه معاش او را می بندد و او را به خودش واگذار می كند.



2056 فروختن چیز پاكی كه نجس شده و آب كشیدن آن ممكن است اشكال ندارد ولی اگر مشتری بخواهد آن چیز را بخورد باید فروشنده نجس بودن آن را به او بگوید.



2057 اگر چیز پاكی مانند روغن و نفت كه آب كشیدن آن ممكن نیست نجس شود ، چنانچه مثلا روغن نجس را برای خوردن به خریدار بدهند معامله باطل و عمل حرام است و اگر برای كاری بخواهد كه شرط آن پاك بودن نیست، مثلا بخواهند نفت نجس را بسوزانند فروش آن اشكال ندارد.



2058 باید دوایی را كه مثل شراب عین آن نجس است معامله نكنند،ولی معامله دوایی كه عینش نجس نیست، اگر به آن احتیاج داشته باشند اشكال ندارد.



2059 خرید و فروش روغن و دواهای روان و عطرهایی كه از ممالك غیر اسلامی می آورند اگر نجس بودن آنها معلوم نباشد اشكال ندارد، ولی روغنی را كه از حیوان بعد از جان دادن آن می گیرند چنانچه در شهر كفار از دست كافر بگیرند و از حیوانی باشد كه اگر رگ آن را ببرند خون از آن جستن می كند نجس است و معامله آن باطل می باشد، بلكه اگر در شهر مسلمانان هم از دست كافر بگیرند معامله آن باطل است، مگر آنكه بدانند كه آن كافر از مسلمان خریده است.



2060 اگر روباه را به غیر دستوری كه در شرع معین شده كشته باشند یا خودش مرده باشد، خرید و فروش پوست آن حرام و معامله آن باطل است.



2061 خرید و فروش گوشت و پیه و چرمی كه از ممالك غیر اسلامی می آورند یا از دست كافر گرفته می شود باطل است، ولی اگر انسان بداند كه آنها از حیوانی است كه به دستور شرع كشته شده خرید و فروش آنها اشكال ندارد.



2062 خرید و فروش گوشت و پیه و چرمی كه از دست مسلمان گرفته شود اشكال ندارد، ولی اگر انسان بداند كه آن مسلمان آن را از دست كافر گرفته و تحقیق نكرده كه از حیوانی است كه به دستور شرع كشته شده یا نه، خریدن آن حرام و معامله آن باطل است.



2063 خرید و فروش مسكرات حرام و معامله آنها باطل است.



2064 فروختن مال غصبی باطل است، و فروشنده باید پولی را كه از خریدار گرفته به او برگرداند.



2065 اگر خریدار قصدش این باشد كه پول جنس را ندهد معامله اشكال دارد.



2066 اگر خریدار بخواهد پول جنس را بعدا از حرام بدهد و از اول هم قصدش این باشد معامله اشكال دارد، و اگر از اول قصدش این نباشد معامله صحیح است، ولی باید مقداری را كه بدهكار است از مال حلال بدهد.



2067 خرید و فروش آلات لهو مثل تار و ساز حتی سازهای كوچك حرام است.



2068 اگر چیزی را كه می شود استفاده حلال از آن ببرند به قصد این بفروشد كه آن را در حرام مصرف كنند، مثلا انگور را به این قصد بفروشد كه از آن شراب تهیه نمایند، معامله آن حرام و باطل است.



2069 خرید و فروش مجسمه و صابون یا چیزهای دیگری كه روی آن مجسمه دارد اشكال ندارد.



2070 خریدن چیزی كه از قمار یا دزدی یا از معامله باطل تهیه شده باطل و تصرف در آن مال حرام است و اگر كسی آن را بخرد باید به صاحب اصلیش برگرداند.



2071 اگر روغنی را كه با پیه مخلوط است بفروشد، چنانچه آن را معین كند، مثلا بگوید این یك من روغن را می فروشم، مشتری می تواند معامله را به هم بزند، ولی اگر آن را معین نكند بلكه یك من روغن بفروشد، بعد روغنی كه پیه دارد بدهد، مشتری می تواند آن روغن را پس بدهد و روغن خالص مطالبه نماید.



2072 اگر مقداری از جنسی را كه با وزن یا پیمانه می فروشند به زیادتر از همان جنس بفروشد، مثلا یك من گندم را به یك من و نیم گندم بفروشد ربا و حرام است، و گناه یك درهم ربا بزرگتر از آن است كه انسان هفتاد مرتبه با محرم خود زنا كند، بلكه اگر یكی از دو جنس سالم و دیگری معیوب، یا جنس یكی خوب و جنس دیگری بد باشد یا با یكدیگر تفاوت قیمت داشته باشند، چنانچه بیشتر از مقداری كه می دهد بگیرد باز هم ربا و حرام است، پس اگر مس درست را بدهد و بیشتر ازآن مس شكسته بگیرد، یا برنج صدری را بدهد و بیشتر از آن برنج گرده بگیرد، یا طلای ساخته را بدهد و بیشتر از آن طلای نساخته بگیرد ربا و حرام می باشد.



2073 اگر چیزی را كه اضافه می گیرند غیر از جنسی باشد كه می فروشد، مثلا یك من گندم به یك من گندم و ده تومان پول بفروشد باز هم ربا و حرام است، بلكه اگرچیزی زیادتر نگیرد ولی شرط كند كه خریدار عملی برای او انجام دهد، ربا و حرام می باشد.



2074 اگر كسی كه مقدار كمتر را می دهد چیزی علاوه كند، مثلا یك من گندم و یك دستمال را به یك من و نیم گندم بفروشد، اگر مقدار كمتر در قیمت مساوی با مقدار بیشتر همجنس آن باشد و كسی كه مقدار كمتر را می دهد برای خلاصی از فروش آن به زیادتر از همجنس، چیزی علاوه كند، مثلا یك من گندم اعلا و یك دستمال را به یك من و نیم گندم متوسط بفروشد اشكال ندارد، و همچنین است اگر از هر دو طرف چیزی زیاد كنند، مثلا یك من گندم و یك دستمال را به یك من و نیم گندم و یك دستمال بفروشد، ولی اگر چیز علاوه برای فرار از ربا باشد، مثلا یك من گندم خوب را به یك من و نیم گندم خوب مثل آن بخواهد نسیه بفروشد و برای فرار از ربا چیزی بر یك من گندم علاوه كند جایز نیست.



2075 اگر چیزی را كه مثل پارچه با متر و ذرع می فروشند یا چیزی را كه مثل گردو و تخم مرغ با شماره معامله می كنند بفروشد و زیادتر بگیرد، مثلا ده تا تخم مرغ بدهد و یازده تا بگیرد اشكال ندارد.



2076 جنسی را كه در بعضی از شهرها به وزن یا پیمانه می فروشند و در بعضی از شهرها با شماره معامله می كنند، اگر در شهری كه آن را با وزن یا پیمانه می فروشند زیادتر بگیرد ربا و حرام است و در شهر دیگر ربا نیست.



2077 اگر چیزی را كه می فروشد و عوضی را كه می گیرد از یك جنس نباشد زیادی گرفتن اشكال ندارد، پس اگر یك من برنج بفروشد و دو من گندم بگیرد معامله صحیح است.



2078 اگر جنسی را كه می فروشد و عوضی را كه می گیرد از یك چیز عمل آمده باشد باید در معامله زیادی نگیرد، پس اگر یك من روغن بفروشد و در عوض آن یك من و نیم پنیر بگیرد ربا و حرام است، و احتیاط واجب آن است كه اگر میوه رسیده را با میوه نارس معامله كند زیادی نگیرد.



2079 جو و گندم در ربا یك جنس حساب می شود، پس اگر یك من گندم بدهد و یك من و پنج سیر جو بگیرد ربا و حرام است، و نیز اگر مثلا ده من جو بخرد كه سر خرمن ده من گندم بدهد، چون جو را نقد گرفته و بعد از مدتی گندم را می دهد مثل آن است كه زیادی گرفته و حرام می باشد.



2080 اگر مسلمان از كافری كه در پناه اسلام نیست ربا بگیرد اشكال ندارد،و نیز پدر و فرزند و زن و شوهر می توانند از یكدیگر ربا بگیرند.



شرایط فروشنده و خریدار

2081 برای فروشنده و خریدار شش چیز شرط است: اول: آنكه بالغ باشند. دوم:آنكه عاقل باشند. سوم: آنكه حاكم شرع آنان را از تصرف در اموالشان جلوگیری نكرده باشد. چهارم: آنكه قصد خرید و فروش داشته باشند، پس اگر مثلا به شوخی بگوید مال خود را فروختم، معامله باطل است. پنجم: آنكه كسی آنها را مجبور نكرده باشد. ششم: آنكه جنس و عوضی را كه می دهند مالك باشند، یا مثل پدر و جد صغیر اختیار مال در دست آنان باشد. و احكام اینها در مسایل آینده گفته خواهد شد.



2082 معامله با بچه نابالغ باطل است، اگر چه پدر یا جد آن بچه به او اجازه داده باشند كه معامله كند، ولی اگر بچه ممیز باشد و چیز كم قیمتی را كه معامله آن برای بچه ها متعارف است معامله كند، اشكال ندارد. و نیز اگر طفل وسیله باشد كه پول را به فروشنده بدهد و جنس را به خریدار برساند یا جنس را به خریدار بدهد و پول را به فروشنده برساند، چون واقعا دو نفر بالغ با یكدیگر معامله كرده اند، معامله صحیح است، ولی باید فروشنده و خریدار یقین داشته باشند كه طفل جنس و پول را به صاحب آن می رساند.



2083 اگر از بچه نابالغ چیزی بخرد یا چیزی به او بفروشد باید جنس یا پولی را كه از او گرفته به صاحب آن بدهد یا از صاحبش رضایت بخواهد، و اگر صاحب آن را نمی شناسد و برای شناختن او هم وسیله ای ندارد باید چیزی را كه از بچه گرفته از طرف صاحب آن مظالم بدهد، ولی اگر چیزی را كه گرفته مال خود صغیر باشد باید به ولی اش برساند، و اگر او را پیدا نكرد به حاكم شرع بدهد.



2084 اگر كسی با بچه نابالغ معامله كند و جنس یا پولی كه به بچه داد از بین برود، نمی تواند از بچه یا ولی او مطالبه كند.



2085 اگر خریدار یا فروشنده را به معامله مجبور كنند، چنانچه بعد از معامله راضی شود و بگوید راضی هستم معامله صحیح است، ولی احتیاط مستحب آن است كه دوباره صیغه معامله را بخوانند.



2086 اگر انسان مال كسی را بدون اجازه او بفروشد، چنانچه صاحب مال به فروش آن راضی نشود و اجازه نكند معامله باطل است.



2087 پدر و جد پدری طفل در صورتی می توانند مال طفل را بفروشند كه برای او مفسده نداشته باشد ، بلكه بهتر آن است كه تا مصلحت نباشد نفروشند، اما وصی پدر و وصی جد پدری و حاكم شرع فقط در صورتی می توانند مال طفل را بفروشند كه مصلحت طفل در آن باشد.



2088 اگر كسی مالی را غصب كند و بفروشد و بعد از فروش صاحب مال معامله را برای خودش اجازه دهد معامله صحیح است، و احتیاط واجب آن است كه مشتری و صاحب مال در منفعتی كه برای جنس و عوض آن بوده با یكدیگر مصالحه كنند.



2089 اگر كسی مالی را غصب كند و بفروشد به قصد این كه پول آن، مال خودش باشد، چنانچه صاحب مال معامله را اجازه نكند معامله باطل است، و اگر برای كسی هم كه مال را غصب كرده اجازه نماید صحیح بودن معامله اشكال دارد.



شرایط جنس و عوض آن

2090 جنسی كه می فروشند و چیزی كه عوض آن می گیرند پنج شرط دارد. اول : آنكه مقدار آن با وزن یا پیمانه یا شماره و مانند اینها معلوم باشد. دوم : آنكه بتوانند آن را تحویل دهند، بنابر این فروختن اسبی كه فرار كرده صحیح نیست ولی اگر بنده ای را كه فرار كرده با چیزی كه می تواند تحویل دهد مثلا با یك فرش بفروشد اگر چه آن بنده پیدا نشود معامله صحیح است و در غیر بنده مشكل است سوم: خصوصیاتی را كه در جنس و عوض هست و به واسطه آنها میل مردم به معامله فرق می كند، معین نماید. چهارم: كسی در جنس یا در عوض آن حقی نداشته باشد، پس مالی را كه انسان پیش كسی گرو گذاشته بدون اجازه او نمی تواند بفروشد. پنجم: آن كه بنابر احتیاط خود جنس را بفروشد، نه منفعت آن را، اگرچه جایز بودن خالی از قوت نیست، پس اگر مثلا منفعت یك ساله خانه را بفروشد صحیح است. و چنانچه خریدار به جای پول منفعت ملك خود را بدهد، مثلا فرشی را از كسی بخرد و عوض آن منفعت یك ساله خانه خود را به او واگذار كند اشكال ندارد. و احكام اینها در مسائل آینده گفته خواهد شد.



2091 جنسی را كه در شهری با وزن یا پیمانه معامله می كنند، در آن شهر انسان باید با وزن یا پیمانه بخرد، ولی می تواند همان جنس را در شهری كه با دیدن معامله می كنند با دیدن خریداری نماید.



2092 چیزی را كه با وزن خرید و فروش می كنند با پیمانه هم می شود معامله كرد،به این طور كه اگر مثلا می خواهد ده من گندم بفروشد با پیمانه ای كه یك من گندم می گیرد ده پیمانه بدهد.



2093 اگر یكی از شرطهایی كه گفته شد در معامله نباشد معامله باطل است،ولی اگر خریدار و فروشنده راضی باشند كه در مال یكدیگر تصرف كنند تصرف آنها اشكال ندارد.



2094 معامله چیزی را كه وقف شده باطل است، ولی اگر بطوری خراب شود كه نتواند استفاده ای را كه مال برای آنها وقف شده از آن ببرند ، مثلا حصیر مسجد بطوری پاره شود كه نتوانند روی آن نماز بخوانند فروش آن اشكال ندارد، و در صورتی كه ممكن باشد باید پول آن را در همان مسجد به مصرفی برسانند كه به مقصود وقف كننده نزدیكتر باشد.



2095 هرگاه بین كسانی كه مال را برای آنان وقف كرده اند به طوری اختلاف پیدا شود كه اگر مال وقف را نفروشند گمان آن برود كه مال یا جانی تلف شود می توانند آن مال را بفروشند و بین موقوف علیهم تقسیم نمایند، ولی چنانچه اختلاف با تنها فروختن و تهیه مكان دیگر برطرف می شود، لازم است آن موقوفه به محل دیگر تبدیل و یا با پول فروش آن محل دیگر خریده شود و به جای مكان اول و در همان جهت وقف اولی وقف گردد.



2096 خرید و فروش ملكی كه آن را به دیگری اجاره داده اند اشكال ندارد، ولی استفاده آن ملك در مدت اجاره مال مستاجر است، و اگر خریدار نداند كه آن ملك را اجاره داده اند یا به گمان این كه مدت اجاره كم است ملك را خریده باشد پس از اطلاع می تواند معامله خودش را به هم بزند.



صیغه خرید و فروش

2097 در خرید و فروش لازم نیست صیغه عربی بخوانند، مثلا اگر فروشنده به فارسی بگوید این مال را در عوض این پول فروختم و مشتری بگوید قبول كردم معامله صحیح است، ولی خریدار و فروشنده باید قصد انشا داشته باشند، یعنی به گفتن این دو جمله مقصودشان خرید و فروش باشد.



2098 اگر در موقع معامله صیغه نخوانند ولی فروشنده در مقابل مالی كه از خریدار می گیرد مال خود را ملك او كند و او بگیرد معامله صحیح است و هر دو مالك می شوند.



خرید و فروش میوه ها

2099 فروش میوه ای كه گل آن ریخته و دانه بسته به طوری كه معمولا دیگر از آفت گذشته باشد پیش از چیدن صحیح است، و نیز فروختن غوره بر درخت اشكال ندارد.



2100 بریزد بفروشند باید چیزی كه دارای مالیت و قابل فروش جداگانه و ملك فروشنده باشد با آن ضمیمه نمایند.



2101 اگر خرمایی را كه زرد یا سرخ شده بر درخت بفروشند اشكال ندارد، ولی نباید عوض آن را خرما بگیرند.



2102 فروختن خیار و بادمجان و سبزیها و مانند اینها كه سالی چند مرتبه چیده می شود، در صورتی كه ظاهر و نمایان شده باشد و معین كنند كه مشتری در سال چند دفعه آن را بچیند اشكال ندارد.



2103 اگر خوشه گندم و جو را بعد از آن كه دانه بسته به چیز دیگری غیر گندم و جو بفروشند اشكال ندارد.



نقد و نسیه

2104 اگر جنسی را نقد بفروشند، خریدار و فروشنده بعد از معامله می توانند جنس و پول را از یكدیگر مطالبه نموده و تحویل بگیرند، و تحویل دادن خانه و زمین و مانند اینها به این است كه آن را در اختیار خریدار بگذارند كه بتواند در آن تصرف كند، و تحویل دادن فرش و لباس و مانند اینها به این است كه آن را طوری در اختیار خریدار بگذارند كه اگر بخواهد آن را به جای دیگر ببرد فروشنده جلوگیری نكند.



2105 در معامله نسیه باید مدت كاملا معلوم باشد، پس اگر جنسی را بفروشد كه سر خرمن پول آن را بگیرد، چون مدت كاملا معین نشده معامله باطل است.



2106 اگر جنسی را نسیه بفروشد، پیش از تمام شدن مدتی كه قرار گذاشته اند نمی تواند عوض آن را از خریدار مطالبه نماید، ولی اگر خریدار بمیرد و از خودش مال داشته باشد، فروشنده می تواند پیش از تمام شدن مدت طلبی را كه دارد از ورثه او مطالبه نماید.



2107 اگر جنسی را نسیه بفروشد، بعد از تمام شدن مدتی كه قرار گذاشته اند می تواند عوض آن را از خریدار مطالبه نماید، ولی اگر خریدار نتواند بپردازد بایداو را مهلت دهد.



2108 اگر به كسی كه قیمت جنس را نمی داند مقداری نسیه بدهد و قیمت آن را به او نگوید معامله باطل است، ولی اگر به كسی كه قیمت نقدی جنس را می داند نسیه بدهد و گرانتر حساب كند، مثلا بگوید جنسی را كه به تو نسیه می دهم تومانی یك ریال از قیمتی كه نقد می فروشم گرانتر حساب می كنم و او قبول كند اشكال ندارد.



2109 كسی كه جنسی را نسیه فروخته و برای گرفتن پول آن مدتی قرار داده، اگرمثلا بعد از گذشتن نصف مدت مقداری از طلب خود را كم كند و بقیه را نقد بگیرد اشكال ندارد.



معامله سلف

2110 معامله سلف آن است كه مشتری پول را بدهد كه بعد از مدتی جنس را تحویل بگیرد، و اگر بگوید این پول را می دهم كه مثلا بعد از شش ماه فلان جنس را بگیرم و فروشنده بگوید قبول كردم، یا فروشنده پول را بگیرد و بگوید فلان جنس را فروختم كه بعد از شش ماه تحویل بدهم معامله صحیح است.



2111 اگر پول طلا و نقره را سلف بفروشد و عوض آن را پول طلا و نقره بگیرد معامله باطل است، ولی اگر جنسی را سلف بفروشد و عوض آن را جنس دیگر یا پول بگیرد معامله صحیح است، و احتیاط مستحب آن است در عوض جنسی كه می فروشد پول بگیرد و جنس دیگر نگیرد.



شرایط معامله سلف

2112 معامله سلف شش شرط دارد: اول: خصوصیاتی را كه قیمت جنس به واسطه آنها فرق می كند معین نمایند ولی دقت زیاد هم لازم نیست همین قدر كه مردم بگویند خصوصیات آن معلوم شده كافی است پس معامله سلف در نان و گوشت و پوست حیوان و مانند اینها در صورتی كه نشود خصوصیاتشان را به طوری معین كنند كه برای مشتری مجهول نباشد و معامله غرری باشد باطل است. دوم: پیش از آنكه خریدار و فروشنده از هم جدا شوند خریدار تمام قیمت را به فروشنده بدهد یا به مقدار پول آن از فروشنده طلبكار باشد كه در این صورت بهتر آن است كه فروشنده پول جنس را به ذمه مشتری قرار دهد.پس از آن مشتری طلبی را كه از فروشنده دارد بابت پول جنسی كه به ذمه او است حساب كند، و چنانچه مقداری از آن را بدهد اگر چه معامله به آن مقدار صحیح است ولی فروشنده می تواند معامله همان مقدار را به هم بزند. سوم: مدت را كاملا معین كنند، و اگر مثلا بگوید تا اول خرمن جنسی را تحویل می دهم چون مدت كاملا معلوم نشده معامله باطل است. چهارم: وقتی را برای تحویل جنس معین كنند كه در آن وقت به قدری از آن جنس وجود داشته باشد كه اطمینان داشته باشند كه نایاب نخواهد بود. پنجم: بنابر احتیاط واجب جای تحویل جنس را معین نمایند ولی اگر از حرفهای آنان جای آن معلوم باشد لازم نیست اسم آن جا را ببرند. ششم: وزن یا پیمانه آن را معین كنند و جنسی را هم كه معمولا با دیدن معامله می كنند اگر سلف بفروشند اشكال ندارد ولی باید مثل بعضی از اقسام گردو و تخم مرغ تفاوت افراد آن به قدری كم باشد كه مردم به آن اهمیت ندهند.



احكام معامله سلف

2113 انسان نمی تواند جنسی را كه سلف خریده پیش از تمام شدن مدت بفروشد، و بعد از تمام شدن مدت اگر چه آن را تحویل نگرفته باشد فروختن آن اشكال ندارد.



2114 در معامله سلف اگر فروشنده جنسی را كه قرارداد كرده بدهد،مشتری باید قبول كند. و نیز اگر بهتر از آنچه قرار گذاشته، بدهد، یعنی همان اوصاف را با زیادتی كمال دارا باشد، مشتری باید قبول نماید، و اگر این طور نباشد لازم نیست قبول كند، مثل آن كه بنده جاهل خریده باشد و بایع بخواهد عالم بدهد.



2115 اگر جنسی را كه فروشنده می دهد پست تر از جنسی باشد كه قرارداد كرده،مشتری می تواند قبول نكند.



2116 اگر فروشنده به جای جنسی كه قرارداد كرده جنس دیگری بدهد، در صورتی كه مشتری راضی شود اشكال ندارد.



2117 اگر جنسی را كه سلف فروخته، در موقعی كه باید آن را تحویل دهد نایاب شود و نتواند آن را تهیه كند، مشتری می تواند صبر كند تا تهیه نماید یا معامله را به هم بزند و چیزی را كه داده پس بگیرد.



2118 اگر جنسی را بفروشد و قرار بگذارد كه بعد از مدتی تحویل دهد و پول آن را هم بعد از مدتی بگیرد، معامله باطل است.



فروش طلا و نقره، به طلا و نقره

2119 اگر طلا را به طلا، یا نقره را به نقره بفروشد، سكه دار باشند یا بی سكه، در صورتی كه وزن یكی از آنها زیادتر از دیگری باشد معامله حرام و باطل است.



2120 اگر طلا را به نقره، یا نقره را به طلا بفروشد، معامله صحیح است و لازم نیست وزن آنها مساوی باشد.



2121 اگر طلا یا نقره را به طلا یا نقره بفروشند باید فروشنده و خریدار پیش از آنكه از یكدیگر جدا شوند جنس و عوض آن را به یكدیگر تحویل دهند، و اگر هیچ مقدار از چیزی را كه قرار گذاشته اند، تحویل ندهند معامله باطل است.



2122 اگر فروشنده یا خریدار تمام چیزی را كه قرار گذاشته، تحویل دهد و دیگری مقداری از آن را تحویل دهد و از یكدیگر جدا شوند، اگر چه معامله به آن مقدار صحیح است. ولی كسی كه تمام مال به دست او نرسیده، می تواند معامله را به هم بزند.



2123 اگر مقداری خاك نقره معدن را به همان مقدار نقره خالص، و یا مقداری خاك طلای معدن را به همان مقدار طلای خالص بفروشند معامله باطل است، ولی فروختن خاك نقره به طلا، و خاك طلا به نقره به هر صورت اشكال ندارد.

مواردی كه انسان می تواند معامله را به هم بزند

2124 حق به هم زدن معامله را خیار می گویند و خریدار و فروشنده در یازده صورت می توانند معامله را به هم بزنند: اول: آنكه از مجلس معامله متفرق نشده باشند، و این خیار را خیار مجلس می گویند. دوم: آنكه مغبون شده باشند خیار غبن. سوم: در معامله قرارداد كنند كه تا مدت معینی هر دو یا یكی از آنان بتوانند معامله را به هم بزنند خیار شرط. چهارم: فروشنده یا خریدار مال خود را بهتر از آنچه هست نشان دهد و طوری كند كه قیمت مال در نظر مردم زیاد شودخیار تدلیس. پنجم: فروشنده یا خریدار شرط كند كه كاری انجام دهد یا شرط كند مالی را كه می دهد طور مخصوصی باشد و به آن شرط عمل نكند، كه در این صورت دیگری می تواند معامله را به هم بزند خیار تخلف شرط. ششم: در جنس یا عوض آن عیبی باشد خیار عیب. هفتم: معلوم شود مقداری از جنسی را كه فروخته اند مال دیگری است كه اگر صاحب آن به معامله راضی نشود خریدار می تواند معامله را به هم بزند یا پول آن مقدار را از فروشنده بگیرد، و نیز اگر معلوم شود مقداری از چیزی را كه خریدار عوض قرار داده، مال دیگری است و صاحب آن راضی نشود، فروشنده می تواند معامله را به هم بزند یا عوض آن مقدار را از خردار بگیرد خیار شركت. هشتم: فروشنده خصوصیات جنس معینی را كه مشتری ندیده به او بگوید، بعد معلوم شود طوری كه گفته، نبوده است، كه در این صورت مشتری می تواند معامله را به هم بزند، و نیز اگر مشتری خصوصیات عوض معینی را كه می دهد بگوید، بعد معلوم شود طوری كه گفته، نبوده است، فروشنده می تواند معامله را به هم بزند خیار رؤیت. نهم: مشتری پول جنسی را كه نقدا خریده تا سه روز ندهد و فروشنده هم جنس را تحویل ندهد، كه اگر مشتری شرط نكرده باشد كه دادن پول را تاخیر بیندازد و شرط تاخیر جنس هم نشده باشد، فروشنده می تواند معامله را به هم بزند. ولی اگر جنسی را كه خریده مثل بعضی از میوه ها باشد كه اگر یك روز بماند ضایع می شود، چنانچه تا شب پول آن را ندهد و شرط نكرده باشد كه دادن پول را تاخیر بیندازد و شرط تاخیر جنس هم نشده باشد، فروشنده می تواند معامله را به هم بزند خیار تاخیر. دهم: حیوانی را خریده باشد كه خریدار تا سه روز می تواند معامله را به هم بزند خیار حیوان. یازدهم: فروشند نتواند جنسی را كه فروخته تحویل دهد، مثلا اسبی را كه فروخته فرار نماید، كه در این صورت مشتری می تواند معامله را به هم بزند خیار تعذر تسلم. و احكام اینها در مسایل آینده گفته خواهد شد.



2125 اگر خریدار قیمت جنس را نداند یا در موقع معامله غلفت كند و جنس را گرانتر از قیمت معمولی آن بخرد، چنانچه بقدری گران خریده كه مردم او را مغبون می دانند و به كمی و زیادی آن اهمیت می دهند می تواند معامله را به هم بزند، و نیز اگر فروشنده قیمت جنس را نداند یا موقع معامله غلفت كند و جنس را ارزانتر از قیمت آن بفروشد، در صورتی كه مردم به مقداری كه ارزان فروخته اهمیت بدهند و او را مغبون بدانند، می تواند معامله را به هم بزند.



2126 در معامله بیع شرط، كه مثلا خانه هزار تومانی را به دویست تومان می فروشند و قرار می گذارند كه اگر فروشنده سر مدت پول را بدهد بتواند معامله را به هم بزند، در صورتی كه خریدار و فروشنده قصد خرید و فروش داشته باشند،معامله صحیح است.



2127 در معامله بیع شرط، اگرچه فروشنده اطمینان داشته باشد كه هرگاه سر مدت پول را ندهد خریدار ملك را به او می دهد معامله صحیح است، ولی اگر سر مدت پول را ندهد حق ندارد ملك را از خریدار مطالبه كند، و اگر خریدار بمیرد نمی تواند ملك را از ورثه او مطالبه نماید.



2128 اگر چای اعلا را با چای پست مخلوط كند و به اسم چای اعلا بفروشد، مشتری می تواند معامله را به هم بزند.



2129 اگر خریدار بفهمد مالی را كه گرفته عیبی دارد، مثلا حیوانی را بخرد و بفهمد كه یك چشم آن كور است، چنانچه آن عیب پیش از معامله در مال بوده و او نمی دانسته، می تواند معامله را به هم بزند یا فرق قیمت سالم و معیوب آن را معین كند و به نسبت تفاوت یمت سالم و معیوب از پولی كه به فروشنده داده پس بگیرد، مثلا مالی را كه به چهار تومان خریده اگر بفهمد معیوب است، در صورتی كه قیمت سالم آن هشت تومان و قیمت معیوب آن شش تومان باشد چون فرق قیمت سالم و معیوب یك چهارم می باشد می تواند یك چهارم پولی را كه داده یعنی یك تومان از فروشنده بگیرد.



2130 اگر فروشنده بفهمد در عوضی كه گرفته عیبی هست، چنانچه آن عیب پیش از معامله در عوض بوده و او نمی دانسته، می تواند معامله را به هم بزند یا تفاوت قیمت سالم و معیوب را به دستوری كه در مساله پیش گفته شد بگیرد.



2131 اگر بعد از معامله و پیش از تحویل گرفتن مال عیبی در آن پیدا شود خریدار می تواند معامله را به هم بزند، و نیز اگر در عوض مال، بعد از معامله و پیش از تحویل گرفتن عیبی پیدا شود فروشنده می تواند معامله را به هم بزند، ولی اگر بخواهند تفاوت قیمت بگیرند اشكال دارد.



2132 اگر بعد از معامله عیب مال را بفهمد و فورا معامله را به هم نزند دیگر حق به هم زدن معامله را ندارد.



2133 هرگاه بعد از خریدن جنس عیب آن را بفهمد، اگرچه فروشنده حاضر نباشد،می تواند معامله را به هم بزند.



2134 در چهار صورت اگر خریدار بفهمد مال عیبی دارد نمی تواند معامله را به هم بزند یا تفاوت قیمت بگیرد: اول: آنكه موقع خریدن عیب مال را بداند. دوم: به عیب مال راضی شود. سوم: در وقت معامله بگوید اگر مال عیبی داشته باشد پس نمی دهم و تفاوت قیمت هم نمی گیرم. چهارم: فروشنده در وقت معامله بگوید این مال را با هر عیبی كه دارد می فروشم، ولی اگر عیبی را معین كند و بگوید مال را با این عیب می فروشم و معلوم شود عیب دیگری هم دارد، خریدار می تواند برای عیبی كه فروشنده معین نكرده مال را پس دهد یا تفاوت بگیرد.



2135 در سه صورت اگر خریدار بفهمد مال عیبی دارد نمی تواند معامله را به هم بزند، ولی می تواند تفاوت قیمت بگیرد: اول: آنكه بعد از معامله تغییری در مال بدهد كه مردم بگویند بطوری كه خریداری و تحویل داده شده باقی نمانده است. دوم: بعد از معامله بفهمد مال عیب دارد و فقط حق برگرداندن آن را ساقط كند. سوم: بعد از تحویل گرفتن مال عیب دیگری در آن پیدا كند، ولی اگر حیوان معیوبی را بخرد و پیش از گذشتن سه روز عیب دیگری پیدا كند، اگر چه آن را تحویل گرفته باشد باز هم می تواند آن را پس دهد، و نیز اگر فقط خریدار تا مدتی حق به هم زدن معامله را داشته باشد و در آن مدت مال عیب دیگری پیدا كند، اگرچه آن را تحویل گرفته باشد می تواند معامله را به هم بزند.



2136 اگر انسان مالی داشته باشد كه خودش آن را ندیده و دیگری خصوصیات آن را برای او گفته باشد، چنانچه او همان خصوصیات را به مشتری بگوید و آن را بفروشد و بعد از فروش بفهمد كه بهتر از آن بوده، می تواند معامله را به هم بزند.



مسائل متفرقه

2137 اگر فروشنده قیمت خرید جنس را به مشتری بگوید باید تمام چیزهایی را كه به واسطه آنها قیمت مال كم یا زیاد می شود بگوید، اگرچه به همان قیمت یا به كمتر از آن بفروشد، مثلا باید بگوید كه نقد خریده است یا نسیه.



2138 اگر انسان جنسی را به كسی بدهد و قیمت آن را معین كند و بگوید این جنس را به این قیمت بفروش و هر چه زیادتر فروختی مال خودت باشد، هر چه زیادتر از آن قیمت بفروشد مال دلال است. و نیز اگر بگوید این جنس را به این قیمت به تو فروختم، و او بگوید قبول كردم، یا به قصد فروختن جنس را به او بدهد و او هم به قصد خریدن بگیرد، هر چه زیادتر از آن قیمت بفروشد مال خود اوست.



2139 اگر قصاب گوشت نر بفروشد و به جای آن گوشت ماده بدهد معصیت كرده است. پس اگر آن گوشت را معین كرده و گفته این گوشت نر را می فروشم،مشتری می تواند معامله را به هم بزند. و اگر آن را معین نكرده، در صورتی كه مشتری به گوشتی كه گرفته راضی نشود، قصاب باید گوشت نر به او بدهد.



2140 اگر مشتری به بزاز بگوید پارچه ای می خواهم كه رنگ آن نرود، و بزاز پارچه ای به او بفروشد كه رنگ آن برود، مشتری می تواند معامله را به هم بزند.



2141 قسم خوردن در معامله اگر راست باشد مكروه است، و اگر دروغ باشد حرام است.